در دو سوی جنبش اعتراضی و ضد جنبش در ایران با دو نوع استدلال ضمنی در مباحث مربوط به منابع مالی رسانهها مواجه هستیم.
ضد جنبش، مخالفان را به "بی غیرتی" و "جاسوسی" و "وطن فروشی" متهم می کند به دلیل آن که از رسانههایی مثل صدای آمریکا، رادیو فردا، بیبیسی فارسی، صدای آلمان، رادیو بین المللی فرانسه و مانند آنها (که منابع مالی خود را از دولتها اخذ می کنند) برای انتقال پیام خود استفاده می کنند.
از سوی دیگر، بخشی از مخالفان بر این باورند که این رسانه ها تحت تاثیر منافع و دغدغههای دولتهایی که منابع مالی آنها را تأمین می کنند، نمی توانند به جنبشهای دمکراسی خواهی و عدالت طلبانه ایرانیان کمک کنند.
به همین دلیل برخی از مخالفان (که تعداد آنها رو به کاهش بوده است) از رسانههایی که منابع مالی آنها از سوی دولتها تامین می شود پرهیز کرده و تلاش می کنند از مجرای رسانههایی با منابع غیر دولتی پیام خود را انتقال دهند.
منابع مالی به تنهایی مشی یک رسانه را تعیین نمی کند
هر رسانهای منابع مالی خود را از جایی تامین می کند: دولتها، نهادهای مدنی یا شرکتهای خصوصی و داوطلبان از جمله منابع تأمین مالی رسانه ها هستند. هر کدام از اینها بالقوه و بالفعل می توانند بر نحوه پیام رسانی و میهمانان انتخاب شده و نوع پیامها تاثیر بگذارند. بدین ترتیب هیچ رسانهای به صرف اتکا به یک منبع خاص (دولتی یا خصوصی، موسسات انتفاعی یا غیر انتفاعی، فردی یا جمعی) نمی تواند مدعی اعتماد مخاطبان، بی طرفی، انتقال آزاد و منصفانه اطلاعات یا رعایت اخلاق رسانهای شود.
سه نمونه در اینجا مثال زدنی هستند. نمونه اول سه شبکه تلویزیونی سی-اِسپَن است (شبکههای کنگره ایالات متحده که غیر از گزارش جلسات کنگره به انعکاس جلسات و مصاحبه با سیاستمداران و مولفان و انعکاس نظرات مردم و نیز مصاحبه با مورخان تاریخ ایالات متحده و دیگر مولفان می پردازد) که همه هزینههای آن از سوی دولت تامین می شود، اما در هیچ موردی کسی در مورد حرفهای بودن یا رعایت اخلاق حرفهای در آن یا رعایت ضوابط شک نکرده است. نمونه دوم شبکه خبری فاکس در ایالات متحده است که کاملا خصوصی است، اما خصوصی بودن آن باعث رعایت ضوابط حرفهای یا انعکاس دیدگاههای متفاوت یا حرفهای بودن آن نشده است. نمونه سوم، بی بی سی انگلیسی است که بودجه آن توسط دولت تامین می شود، اما در انعکاس اخبار حرفهای عمل می کند.
شفاف یا غیر شفاف
در بررسی رفتار رسانهها و نحوه نگاه مخاطبان به آنها اعلام شفاف منابع مالی نسبت به منشا این منابع اهمیت بیشتری دارد. رسانههایی مثل صدای آمریکا یا صدای آلمان یا بی بی سی به روشنی منبع و میزان بودجه خود را اعلام می کنند و مخاطبان می دانند با چه نوع پدیدهای روبرو هستند، اما بسیاری از رسانههایی که خود را مستقل و آزاد از منابع دولتی معرفی می کنند، صریحا بیلان مالی خود را عرضه نمی کنند تا مخاطبان بدانند چه کسانی و با چه اهدافی از آنها حمایت می کنند. از همین جهت بسیاری از مخاطبان فارسی زبان اعتماد بیشتری به رسانههای دولتی و فارسی زبان ایالات متحده و کشورهای اروپایی دارند تا رسانههای غیر دولتی فارسی زبان با منابع مالی نامشخص.
استقلال مالی یا حرفهای بودن
از آنجا که هیچ رسانه جمعی (در برابر رسانه فردی که توسط یک نفر اداره می شود، مثل وبلاگ شخصی) و عمومی (در برابر رسانه اختصاصی که جمع بسیار محدودی از دوستان یا آشنایان را پوشش می دهد، مثل صفحات فیس بوک) نمی تواند از منابع مالی بیرون از موسسه خود بی نیاز باشد، آنچه در روش و مشی آن تعیین کننده است حرفهای بودن و رعایت اخلاق رسانهای است و نه روابط مالی آن با این یا آن نهاد. اگر در مقام داوری ارزشی نباشیم، بودجه ایالات متحده با بودجه جمهوری اسلامی ایران و منابع مالی فراهم آمده از شرکتهای خصوصی یا تک تک افراد تفاوت چندانی ندارند چون همه آنها به تساوی به دنبال اعمال نفوذ هستند. آنچه انپیآر و بیبیسی انگلیسی و یورونیوز را از رسانههای دولتی جمهوری اسلامی متمایز می کند رعایت اصول حرفهای روزنامه نگاری و اخلاق حرفه ای در دسته اول و آشفتگی و هرج و مرج حقوقی و عدم رعیت اصول حرفهای در دسته دوم است.
تقلیلگرایی اسلامگرایان
اسلامگرایان ایرانی برای آن که نقض حقوق مولفان و منصفان را نهادینه سازند، شفافیت مالی را به عنوان یک ملاک جدی از اذهان بزدایند، صداهای متفاوت را خاموش کنند، رسانهها را با نظام ارائه مجوز و یارانه به دست خودیها بسپارند و رسانه های دولتی را به بوق دولت و ماشین تبلیغاتی تبدیل کنند درک نظام رسانهها را به دو مقوله برخورداری از منابع داخلی و خارجی محدود می کنند (هر چه تحت نظارت دولت جمهوری اسلامی است و منابعش داخلی است خیر است و هر چه بیرون آن باشد شر است). در این میان همه معیارهای حرفهای و اخلاق رسانهای، نظارت مردم بر رسانهها، پاسخگویی، دو طرفه بودن، افکار عمومی، حقوق اقلیتها و امکان چند صدایی قربانی می شوند.
تابوی بیگانه
اسلامگرایان با علم به وطن دوستی مردم ایران، همه مخالفان را که از رسانههای بدیل استفاده می کنند مزدور بیگانه، جاسوس و همسو با امپریالیسم و صهیونیسم می نامند تا از آنها سلب مشروعیت و اعتبار کنند. کسانی که این تقسیم بندی بی پایه (داخلی /خارجی) را بپذیرند دیگر اطلاعات و تحلیلهای رسانههای "خارجی" را اصولا گوش نمی دهند تا در مورد آنها خود به داوری بپردازند. از پنجره تنگ "خارجی/داخلی" برنامه ۲۰:۳۰ در تلویزیون جمهوری اسلامی بر برنامه حرفهای ۶۰ دقیقه در شبکه سیبیاس یا برنامه دیروز، امروز، فردا بر برنامههای حرفهای چارلی رُز (پی بی اس) یا امروز دمکراسی (با اجرای ایمی گودمن) ارجحیت پیدا می کنند.
تبلیغات سیاسی یا اطلاع رسانی
برنامههای خبری "ویرایش صبح"، "هوای تازه"، "سخن مردم" و "ملاحظه همه جوانب" که از شبکه رادیوییانپیآر در ایالات متحده پخش می شوند اصول حرفه ای و اخلاق رسانهای را رعایت می کنند و منابع ملی این شبکه نیز (دولتی/خصوصی/داوطلبانه) شفاف است. در این حال دیگر اهمیت زیادی ندارد که هزینه یک برنامه خاص را شرکت مایکروسافت تامین کرده یا دولت آمریکا، تویوتا آن را حمایت کرده یا مشارکت داوطلبانه شهروندان. مشکلاتی که متخصصان رسانهای و فعالان سیاسی در مورد رسانههای دولتی در ایران ذکر می کنند نه ناشی از تامین مالی توسط دولت، بلکه ماهیت تبلیغاتی برنامهها به نفع یک جریان سیاسی و سبک زندگی و عدم رعایت اصول حرفهای و اخلاق رسانهای است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر