جلاد خون خوار ( آخوند غفاری )

واقعاً وقتی‌ آدم عکسهای جوانان را میبینه که با این قاتل راهپیمایی میکنند و برای آنها سینه چاک میکنند افسوس میخوره شاید یکی‌ از دلیلی که این حرکتها به نتیجه نرسید به علت سابقه همین مسئولین بلند پایه آن بود چرا که اکثر آنهایی که در زمان این آقایان زندگی‌ کردند به راحتی‌ می‌دانند که این جور افراد با دولت احمدی نژاد و خامنه‌ای هیچ فرقی‌ ندارند همان افرادی که روزی قاتل بودند و حالا اصلاح طلب و مبارز شدند. این آقای آخوند غفاری همان فردی هست که با اصلاح هویدا نخست وزیر دوران شاه را قبل رسیدن به محل اعدام با هفتیر کمری ۲ گوله به گردن او زد

هويدا را سپس از طريق يک راهرو به سوی حياط زندان هدايت کردند. او قاعدتاً می دانست در انتهای آن راهرو چه فرجامی در انتظار اوست. هادی غفاری که در طول دادگاه در کنار هويدا نشسته بود وخيره نگاهش می کرد، همراه خلخالی وگروه کوچکی از پاسداران و روحانيون پشت سر هويدا گام می زد. به محض آنکه پای هويدا به حياط رسيد، يکی از کسانی که از پشت سرش می آمد هفت تيری به دست گرفت وگلوی هويدا را نشانه رفت ودو تير خالی کرد. هويدا به زمين افتاد. خون از رگ گردنش فواره می زد. گويا آنکه به هويدای شصت ساله تيراندازی کرده بود می خواست او را به مرگی تدريجی و پر عذاب بکشد. انگار مرگ فوری جوخه اعدام را مناسب حال هويدا نمی دانست. هويدا که می دانست زخمی مهلک برداشته، به شخصی به نام کريمی که در صف همراهان خلخالی بود روکرد و به تمنا خواست که جانش را بستاند. کريمی هم ظاهراً از سر لطف هفت تير را به دست گرفت و تير خلاصی به جمجمه هويدا زد.