حکومت اسلامی با تمام توان در تلاش است که با سرپوش گذاشتن بر بحرانهای موجود در کشور و برگزاری انتخابات فرمایشی مجلس نهم و با اعمال قدرت در جهت بازیابی مشروعیت از دست رفتهاش، پیام قاطعی به مردم ایران و جامعه بین المللی بدهد که سرنوشت نهایی نظام، کوچکترین شباهتی به آنچه در یک سال گذشته در جهان عرب رخ داده است ندارد.
یکی از بزرگترین تفاوتها در ارزیابی انتخابات امسال با دیگر انتخابات جمهوری اسلامی در سالهای گذشته، این است که این بار بسیاری از شخصیتهای سی سال گذشته ایران که از طریق انتخابات گوناگون به مقامهای بلند پایه، چه در مجلس و چه در دولت دست یافته بودند نیز، موضعی متفاوت گرفتهاند: آنان با توجه به تجربیات دوسال و نیم اخیر، علی رغم تأکید بر مواضع اصلاح طلبیشان، موضع عدم شرکت اتخاذ کردهاند و خواسته یا ناخواسته یک گام بزرگ به اپوزیسیون سکولار، دموکرات و از همه مهمتر ساختارشکن نزدیکتر شدهاند.
در عین حال تردیدی وجود ندارد که نیروهای باقی مانده در حاکمیت که امروزه تماماً متشکل از انواع و اقسام مختلف عناصر مرتجع و به اصطلاح اصولگرا میباشند، کوچکترین قدمی برای جذب نیروهای معتدلتر و یا اصلاح طلب برنداشتهاند. آنان مترصدند که با صحنه سازیهای مختلف و تکیه بر بسیج نیروهای قابل نفوذ در شهرستانها و روستاها، این طور وانمود کنند که نه تنها تعداد کثیری از رأی دهندگان در پروسه انتخاباتی شرکت خواهند نمود، بلکه حکومت برای حفظ اقتدار و مشروعیتش کوچکترین نیازی به آن دسته نیروهای خودی ندارد که با پشت کردن به خواستههای رهبر، حتی بیشتر از ضد انقلاب به رسالت و مشروعیت نظام ولایت فقیه مطلقه صدمه وارد آوردهاند.
اینکه این صحنه سازی کاذب دقیقاً به چه طریق پیاده خواهد شد آن قدر مهم نیست، بلکه اعلام شرکت بیش از ۵۰ یا ۶۰ درصد از رأی دهندگان در انتخابات و برنده اعلام شدن کاندیدهای نزدیک به احمدینژاد، علی رغم تمام تبلیغات اخیر در رابطه با اختلافات موجود میان رهبری و جریان موسوم به «انحرافی»، بیشک به عنوان قدمی مهم و تعیین کننده برای احیای آبرو و مشروعیت از دست رفته رهبر و رئیس جمهور در پی انتخابات تقلبی خرداد ماه ۸۸ قلمداد خواهد شد. فراتر از آن اینکه، انتخابات پیش رو زمینهساز ایجاد آن فضائی خواهد بود که نیروهای سیاسی باقی مانده در صحنه بتوانند بر سر میراث هاشمی رفسنجانی که بیشک دیگر قادر به حفظ موقعیتش در مجمع تشخیص مصلحت و دانشگاه آزاد نخواهد بود، به رقابت بپردازند و اهرمهای نفوذ و منابع درآمد مرتبط با او را از آن خود کنند.
در این میان، ایجاد تنش بیشتر در عرصه بینالمللی و تشدید سیاستهای جنگ طلبانه در منطقه، از قبیل بستن تنگه هرمز یا تاکید پرجنجال در راستای دست یافتن به چرخه کامل سوخت در برنامه هستهای، بدون نظارت مستقیم دستگاههای ذی ربط بین المللی و به طور کلی ایجاد بحرانهای خطرناک در روابط با کشورهای منطقه و جهان غرب، احتمال درگیری نظامی با ایران را بیش از پیش کرده است. این سیاستها، که میتواند خطرات جدی جانی و مالی برای ایران و ایرانی به دنبال داشته باشد، هدف دیگری را نیز دنبال مینماید، و آن، گرم کردن تنور انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی است.
بدیهی است که به منظور جهت دادن و به ثمر رساندن تلاشها و فداکاریهای مردم ایران در سه دهه گذشته برای دست یافتن به عدالت و آزادی، تنها تحریم فعال انتخابات و بر شمردن عواقب وخیم سیاسی و اجتماعی شرکت در انتخابات، میتواند از جان گرفتن مجدد نظام و تشدید بحران وخیم اقتصادی و افزایش فشارهای اجتماعی در کشور همراه با تحریمهای جدید و احتمالا بروز جنگ خانمانسوز دیگری جلوگیری کند.
امروز این مسئولیت خطیر به عهده هر ایرانی وطن پرست است تا با اطلاع رسانیهای لازم در زمان باقیمانده به انتخابات، مانع از آن شوند تا مردم بیپناه ما یک بار دیگر بازیچه فریبکاری و صحنه سازیهای تازهحکومت شوند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر